نوشته شده توسط : شیماو شقایق.دایی رضا

) قانون انگیزه: هرچه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی، خواسته های شما سرچشمه می گیرد. پس برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه ها را مشخص کرد تا با یک برنامه ریزی اصولی به هدف رسید.



2) قانون انتظار: اگر با اعتماد به نفس، انتظار وقوع چیزی را در جهان پیرامون تان داشته باشید آن چیز بوقوع می پیوندد. شما همیشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل می کنید و این انتظارات بر رفتار و چگونگی برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذارد.


3) قانون تمرکز: هر چیزی را که روی آن تمرکز کرده و به آن فکر کنید در زندگی واقعی، شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که واقعا طالب آن هستید.


4) قانون عادت: حداقل 95درصد از کارهایی که انجام می دهیم از روی عادت است. پس می توانیم عادت هایی را که موفقیت ما را تضمین می کنند در خود پرورش دهیم و تا هنگامیکه رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیرارادی انجام نشود، تمرین و تکرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهیم.


5) قانون انتخاب:

زندگی ما نتیجه انتخاب های ما تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستیم، کنترل کامل زندگی و تمامی آنچه برایمان اتفاق می افتد در دست خودمان است.


6) قانون تفکر مثبت: برای رسیدن به موفقیت و شادی، تفکر مثبت امری ضروری است. شیوه تفکر شما نشاندهنده ارزش ها، اعتقادات و انتظارات شماست.


7) قانون تغییر: تغییر، غیرقابل اجتناب است و ما باید استاد تغییر باشیم نه قربانی آن.


8 قانون کنترل: سلامتی، شادی و عملکرد درست از طریق کنترل کامل افکار، اعمال و شرایط پیرامون مان به وجود می آید.


9) قانون مسئولیت: هرچه و هر کجا که هستید بخاطر آنست که خودتان اینطور خواسته اید. مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که بدست آورده اید و آنچه که خواهید شد برعهده خود شماست.


10) قانون پاداش: عالم در نظم کامل بسر می برد و ما پاداش کامل اعمال مان را می گیریم. همیشه از همان دست که می دهیم از همان دست می گیریم. اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که بیشتر می بخشید.


11) قانون خدمت: پاداش هایی را که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه ی مستقیم دارد. هرچه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار کنید و توانایی های خود را افزایش دهید، در عرصه های مختلف زندگی خود بیشتر پیشرفت می کنید.


12) قانون علت و معلول: هرچه به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی معلولی است و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد، چه از آن ها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید. چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هر کاری را که بخواهید می توانید انجام دهید به شرط آنکه تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید و سپس عمل کنید.


13) قانون ذهن: شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره آن بیشتر فکر می کنید. پس همیشه درباره چیزهایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید.


14) قانون عینیت یافتن ذهنیات: دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست. کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه خود را در درون خود خلق کنید. زندگی ایده آل خود را با تمام جزییات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانیکه در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید.


15) قانون رابطه مستقیم: زندگی بیرونی شما بازتاب زندگی درونی شماست. بین طرز تفکر و احساسات درونی شما، و عملکرد و تجارب بیرونی تان رابطه مستقیم وجود دارد. روابط اجتماعی، وضعیت جسمانی شرایط مالی و موفقیت های شما بازتاب دنیای درونی شماست.


16) قانون باور: هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید به واقعیت تبدیل می شود. شما آنچه را که می بینید باور نمی کنید بلکه آن چیزی را می بینید که قبلا بعنوان باور انتخاب کرده اید. پس باید باورهای محدودکننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید و آن ها را از بین ببرید.


17) قانون ارزش ها: نحوه عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است. آنچه که ارزش هایی را که واقعا به آن اعتقاد دارید بیان می کند ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها، اعمال و انتخاب های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.


18) قانون تاثیر تلاش: همه امیدها، رویاها، هدف ها و آرمان های ما در گرو سخت کوشی است. هرچه بیشتر تلاش کنیم، موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد.


19) قانون آمادگی: در هر حوزه ای موفق ترین افراد، آن هایی هستند که وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کارها می کنند. عملکرد خوب نتیجه آمادگی کامل است.


20) قانون حد توانایی: شاید برای انجام همه کارها وقت کافی وجود نداشته باشد ولی همیشه برای انجام مهم ترین کارها وقت کافی هست. هرچه بیشتر کار کنیم کارآیی بیشتری پیدا می کنیم. اما باید اموری را برعهده بگیریم که در حد توانمان باشد.


21) قانون تصمیم: مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است. در زندگی هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشیم.


22) قانون خلاقیت: ذهن ما می تواند به هر چیزی که باور داشته باشد دست یابد. هر نوع پیشرفتی در زندگی با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی ما در خلق ایده های جدید نامحدود است آینده نیز محدودیتی نخواهد داشت.


23) قانون استقامت: معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی ها، شکست ها و ناامیدی ها است. استقامت ویژگی اساسی موفقیت است. اگر به اندازه کافی استقامت کنیم، طبیعتا سرانجام موفق خواهیم شد.


24) قانون صداقت:

خوشبختی زمانی به سراغ ما می آید که تصمیم بگیریم هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنیم. همواره باید با آن بهترین بهترین ها که در درون مان وجود دارد صادق باشیم.


25) قانون انعطاف پذیری: در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آن ها انعطاف پذیر باشید. درعصر تحولات سریع و رقابت شدید، انعطاف پذیری از ضروریات است.


26) قانون خوشبختی: کیفیت زندگی ما را احساس مان در هر لحظه تعیین می کند واحساس ما را تفسیر خودمان از وقایع پیرامون مان مشخص می سازد، نه خود وقایع. هرگز برای اینکه تجربه خوشی از دوران کودکی داشته باشید دیر نیست. کافیست گذشته را مرور کنید و روشی را که برای تفسیر تجربیات خود داشته اید تغییر دهید.


27) قانون تعجیل: ما همواره دوست داریم که هرچه زودتر به آرزوهایمان برسیم، به همیت دلیل است که در تمام عرصه های زندگی بی قرار هستیم.


28) قانون فرصت: بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موقعیت های زندگی بوجود می آید. پس بزرگترین فرصت ها به احتمال زیاد همیشه در دسترس ما است.


29) قانون خودشکوفائی: شما می توانید هرچه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود به آن نیاز دارید بیاموزید. آن هایی که می آموزند توانا هستند.


30) قانون بخشندگی: هرچه بیشتر، بدون انتظار پاداش، به دیگران خدمت کنید ،خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد، آن هم از جاهایی که اصلا انتظار ندارید. شما تنها در صورتی حقیقتا خوشبخت خواهید شد که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید.


منبع : روزنامه ابتکار

 



:: موضوعات مرتبط: سکوت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1360
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 18 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شیماو شقایق.دایی رضا

شب از شبهای پاییزی ست
از آن همدرد و با من مهربان شبهای شک آور
ملول و سخته دل گریان و طولانی
شبی که در گمانم من که ایا بر شبم گرید ، چنین همدرد
و یا بر بامدادم گرید ، از من نیز پنهانی
من این می گویم و دنباله دارد شب
خموش و مهربان با من
به کردار پرستاری سیه پوش پیشاپیش ،‌ دل برکنده از بیمار
نشسته در کنارم ، اشک بارد شب
من اینها گویم و دنباله دارد شب

***********************

کتیبه ( اخوان ثالث )

فتاده تخته سنگ آنسوی تر ، انگار کوهی بود
و ما اینسو نشسته ، خسته انبوهی
زن و مرد و جوان و پیر
همه با یکدیگر پیوسته ، لیک از پای
و با زنجیر
اگر دل می کشیدت سوی دلخواهی
به سویش می توانستی خزیدن ، لیک تا آنجا که رخصت بود
 



:: موضوعات مرتبط: سکوت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1050
|
امتیاز مطلب : 136
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شیماو شقایق.دایی رضا

شبی آرام چون دریا بی جنبش 
 سکون ساکت سنگین سرد شب
 مرا در قعر این گرداب بی پایاب می گیرد
 دو چشم خسته ام را خواب می گیرد
 من اما دیگر از هر خواب بیزارم
 حرامم باد خواب و راحت و شادی
 حرامم باد آسایش
 من امشب باز بیدارم
میان خواب و بیداری
 سمند خاطراتم پای می کوبد
به سوی روزگارکودکی
دوران شور و شادمانیها
 خوشا آن روزگار کامرانیها
 به چشمم نقش می بندد
زمانی دور همچون هاله ابهام ناپیدا
در آن رویا
 به چشم خویش دیدم کودکی آسوده در بستر
 منم آن کودک آرام
تهی دل از غم ایام
ز مهر افکنده سایه بر سر من مام
 در ان دوران
نه دل پر کین
نه من غمگین
 نه شهر این گونه دشمنکام
دریغ از کودکی
 آن دوره آرامش و شادی
 دریغ از روزگار خوب آزادی
 سر آمد روزگار کودکی اینک دراین دوران دراین وادی
 نه دیگر مام
 نه شهر آرام
 دگر هر آشنا بیگانه شد با آشنای خویش
 و من بی مام تنها مانده در دشواری ایام
تو اما مادر من مادرناکام
 دلت خرم روانت شاد
که من دست نیازی سوی کس هرگز نخواهم برد
 و جز روح تو این روح ز بند آزاد
مرادیگر پناهی نیست دیگر تکیه گاهی نیست
نبودم این چنین تنها
 و ما در دل شبها
 برایم داستان می گفت
 برایم داستان از روزگار باستان می گفت
 و من خاموش
سراپا گوش
 و با چشمان خواب آلود در پیکار
نگه بیدار و گوش جان بر آن گفتار
در آن شب مادر من داستان کاوه را می گفت
در آن شب داستان کاوه آن آهنگر آزاده را می گفت
 



:: موضوعات مرتبط: سکوت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2086
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شیماو شقایق.دایی رضا

یکی بود یکی نبود
زیر گُنبدِ کبود
لُخت و عور تنگِ غروب سه تا پَری نشسه بود.زار و زار گریه می کردن پریا
مث ابرای بهار گریه می کردن پریا.

از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می اومد
از عقب از توی بُرج ، ناله ی شبگیر می اومد...

« - پریا! گشنَه تونه؟
پریا! تشنَه تونه؟
پریا! خسته شدین؟
مرغ پر بسسه شدین؟
چیه این ، های های تون
گریه تون ؛ وای وای تون؟ »
پریا هیچی نگفتن، زار و زار گریه می کردن پریا
مث ابرای بهار گریه می کردن پریا



:: موضوعات مرتبط: سکوت , ,
:: بازدید از این مطلب : 1171
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شیماو شقایق.دایی رضا

مرغ سحر ناله سر کن----- داغ مرا تازه تر کن

ز آه شرر بار، این قفس را----- برشکن و زیر و زبر کن

بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ----- نغمه آزادی نوع بشر سرا

وز نفسی عرصه این خاک توده را----- پر شرر کن، پر شرر کن

ظلم ظالم، جور صیاد----- آشیانم داده بر باد

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت----- شام تاریک ما را سحر کن

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت----- شام تاریک ما را سحر کن

نوبهار است، گل به بار است----- ابر چشمم ژاله بار است

این قفس چون دلم----- تنگ و تار است

شعله فکن در قفس ای آه آتشین----- دست طبیعت گل عمر مرا مچین

جانب عاشق نگه ای تازه گل از این----- بیشتر کن، بیشتر کن، بیشتر کن

مرغ بی دل، شرح هجران----- مختصر کن مختصر کن مختصر کن

.............



:: موضوعات مرتبط: سکوت , ,
:: بازدید از این مطلب : 5927
|
امتیاز مطلب : 101
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 بهمن 1388 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد